82- عیب پوشی و ستار العیوبی
در خبر آمده است که روزی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با جمعی از اصحاب خود نشسته بودند ناگه شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد:
یا رسول الله در فلان خانه مردی و زنی به فساد مشغولند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: این خبر تو را باید بررسی کنم و آنها را بخواهم ببینم مطلب چیست؟
چند تن از صحابه که آنجا بودند اجازه احضار آنها را خواستند، لیکن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هیچ یک از آنان را اجازه نداند تا اینکه حضرت علی (علیه السلام) خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی (علیه السلام) فرمود:
یا علی تو برو و ببین این ماجرا که می گویند راست است یا نه
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمد تا رسید به در خانه، آنگاه چشمان خود را بر هم گذاشت و وارد خانه شد و دست بر دیوار داشت تا وقتی که گرد خانه گردید و بیرون آمد چون خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رسید عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من گرد آن خانه گشتم ولی هیچ کس را آنجا ندیم.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نور نبوت مطلب را یافت که علی (علیه السلام) نمی خواهد آن دو را رسوا نماید لذا فرمود:
یا علی انت فتی هذه الامه یعنی: یا علی تو جوانمرد این امتی.
اصبحت زیراً بک یا شحنه النجف – بهر نثار مرقد تو نقد جان بکف(106)
برگرفته از کتاب هزارو یک داستان از زندگی امام علی (علیه السلام )
نویسنده: محمد رضا رمزی
ادرس اینترنتی کتاب :http://www.ghadeer.org/Book/1098/163144