چرا باید دین اسلام رو بپذیریم و از دینهای دیگه مثل مسیحیت و… دوری کنیم؟ لطفا با دلیل بگین.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): دین اسلام، دین مسیحیت، دین یهودیت، دین زرتشت و سایر ادیان الهی و نیز ادیان بشری [که به آنها مکاتب گفته میشود]، همه یک وجه مشترک دارند که آن نیز همان «دین» است. لذا ابتدا باید دانست که “دین” یعنی چه؟ بعد فهمید که آیا اساساً دینداری [صرف نظر از کدام دین] اجباری است یا اختیاری؟ بعد به ادیان متفاوت توجه نمود.
دین:
“دین”، به مجموعهای متشکل از “اعتقادات” و “قوانین” گفته میشود که رعایت آن، فرهنگها را میسازد و به اخلاق (مواضع) شخصی و ساختار اجتماعی شکلی خاص میدهد.
«جهانبینی» که نوع بینش، دانش، نگرش و گرایش انسان به عالَم هستی را تبیین میکند، بُعد “نظری”، و قوانین، شریعت، احکام (یا هر چه نامش را بگذارند)، بُعد عملی را تبیین مینماید.
بنابراین، چون هیچ انسانی وجود ندارد که نوعی نگرش و تعریفی از جهان هستی نداشته باشد و پیرو این نگرش و باور، تابع قوانین منطبق با آن نباشد، هیچ احدی وجود ندارد که دین نداشته باشد. چنان که در قرآن مجید، به نوع نگرش، باورها، اعتقادات، گرایشات و قوانین کفار نیز “دین” اطلاق شده است و میفرماید که به کفار بگو: « لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ – دین شما برای خودتان و دین من برای خودم / الکافرون، 6».
- – از این رو، “دین” در معنای عام آن، به ادیان الهی منحصر نمیباشد. بتپرستی، نفسپرستی، شهوتپرستی، لذتپرستی، گوسالهپرستی و … که امروزه در غالب “ایسم”ها نیز تعریف میشوند تا زیبا و مدرن جلوه کنند، همه نوعی دین هستند.
- – در نگرش و گرایش کلی، مادهگرایی و انکار ماوراء الطبیعه و البته توحید و معاد (ماتریالیسم)، ریشه ادیان غیر توحیدی میباشد و سایر ایسمها، چون: اومانیسم، کمونیسم، فمنیسم، لیبرالیسم و … به مثابهی شاخهها، مذاهب و شریعتهای گوناگون آن میباشند.
دین نزد خداوند سبحان:
بدیهی است که هیچ یک از این ادیان، با اسمها و ایسمهای گوناگونی که بر خود نهاده و مینهند، “دین حقیقی” نیستند، چرا که به خاطر انکار حقایق عالم هستی [که ریشه در توحید و معاد دارند]، خالی و به دور از حقیقت هستند و فقط از ظنّ و گمانهای خود پیروی میکنند که هیچ جنبهی علمی و حقیقی ندارند. البته اسمشان را “نظریه” نیز میگذارند که علمی جلوه کنند، لذا اسمهای این ادیان نیز من درآوردی، بی مسما و خالی از حقیقت میباشند:
« إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى » (النّجم، 23)
ترجمه: اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاید (نامهایی بیمحتوا و اسمهایی بی مسمّا و غیر حقیقی)، و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده؛ آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میکنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است!
- – دین نزد خداوند متعال، فقط دینی است که خودش برای انسان قرار داده است، چرا که او خالق، مالک، ربّ، علیم و حکیم است – آورنده اوست – بازگشت به سوی اوست – و اوست که اندازهها (مقدرات) را خلق و تعیین کرده است، پس فقط اوست که میتواند هدایت نماید. لذا اشخاص حق ندارند که از جانب خود “دینسازی” کنند و مردمان را به دین خود دعوت کنند و یا دینشان را به طرق متفاوت و مختلف (حتی به زور جنگ، تحریم، تبلیغ القایی و …) بر دیگران تحمیل نمایند.
- – دین نزد خداوند متعال، فقط و فقط “اسلام” است « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ » و خداوند متعال از آدم تا خاتم صلوات الله علیهم اجمعین، هیچ دینی به غیر از “اسلام” وضع ننموده است.
شریعت:
آن چه در میان ادیان الهی تفاوت دارد، اصول ادیان مانند دعوت به توحید، معاد، نبوت و ولایت نمیباشد، بلکه تفاوت در شریعت (قوانین و احکام) میباشد.
بدیهی است که احکام (قوانین) همیشه متناسب با “زمان و مکان و شرایط” میباشد؛ چنان که در اسلام عزیز نیز نماز ظهر چهار رکعت است، اما در سفر و برای مسافر دو رکعت میشود، یا روزه در ماه مبارک رمضان بر هر مسلمانی واجب است، اما بر مسافر، بیمار و معذور، حرام نیز میشود.
بنابراین، شریعتها (قوانین و احکام) در هر رسالتی به تفاوت حوزهی زمانی و مکانی آنها متفاوت بوده است، هر چند اصول آن (نماز، روزه، جهاد و …) ثابت مانده باشد.
اسلام، مسیحیت، یهودیت و …:
کسی که سخن از “ادیان الهی” دارد و میخواهد دین خدا را برگزیند (نه دین سامریهای گوسالهساز در هر عصری را)، لابد به اصولی چون توحید، معاد و نبوت که وجه مشترک ادیان الهی میباشد اعتقاد دارد. بنابر این باید ببیند که خداوند متعال برای عصر و نسل او، کدام پیامبر، کتاب و دینی را برگزیده است:
«… الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا …» (المائده، 3)
ترجمه: … امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم … .
مقایسه:
حال ممکن است کسی بگوید: «اما من دلم میخواهد که ادیان الهی را با یک دیگر مقایسه کنم و یکی از آنها (برترین آنها) را برگزینم»! او باید دقت نماید که:
الف – دین خدا، لباس، یا نوعی خوراکی، یا تیم ورزشی، یا مدل خودرو نیست که انواع و اقسام داشته باشد و هر موحدی (معتقد به توحید و معادی) اختیار داشته باشد که به میل خود و بنا به ذوق خود، یکی را انتخاب نماید. این که به بازی شبیهتر است تا ایمان و دینداری! و اگر چنین بود که نه هدایت معنا داشت و نه معاد و حساب و کتاب و کیفر و پاداش! بلکه خداوند متعال، علیم و حکیم، پیامبران خود را برای اقوام و زمانهای گوناگون، با شرایع متفاوت گسیل داشت و ختم به اسلام عزیز نمود.
بنابراین موحد و مؤمن، ضمن آن که تمامی انبیای و بالتبع اصل ادیان الهی را قبول دارد، موظف و مکلف است که از آخرین دین تبعیت نماید. مسلمان یعنی تسلیم امر او بودن:
« قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ » (آلعمران، 84)
ترجمه: بگو: «به خدا ایمان آوردیم؛ و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده؛ و آنچه به موسی و عیسی و (دیگر) پیامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است؛ ما در میان هیچ یک از آنان فرقی نمیگذاریم؛ و در برابرِ (فرمان) او تسلیم هستیم.»
ب – سپس دقت کند که آیا اساساً دین و کتاب تحریف نشدهای باقی مانده است که او بخواهد مقایسه کند؟! آیا تورات تحریف نشده است یا انجیل؟! یا آن که اصل صحف ابراهیم و زبور داود علیهماالسلام را در اختیار دارد؟!
- – بیان شد که اولین اصل در هر یک از ادیان الهی، «توحید – خداشناسی و خداپرستی» میباشد. حال آیا مقایسه کننده، میخواهد بین خدایی که از خلقتش پشیمان شده – با موی و ریش سفید و بلند به زمین آمده – دچار فراموشی شده و خانهی مؤمنان را نمیشناسد – با پیامبرش داود (ع) کشتی میگیرد – یا از رَحمِ مادرش به دنیا آمده و در آخر نیز بندگانش او را به صلیب میکشند تا دیگر از این کارها نکند و این طرفها پیدایش نشود و …، با خدایی که واحد، احد، خالق، مالک، رب، قادر، رحمان، رحیم، لَیسَ کَمِثلهِ شیء = بیمانند، ازلی، ابدی، محیی و ممیت است، مقایسه کند؟!
ج – پس از اصل دعوت و دین (اصول اعتقادی)، نوبت به شریعت میرسد، یعنی همان احکام و قوانین. حال کدام دینی از ادیان الهی و حتی مکاتب بشری دیروز و امروز، جامعیت و تمامیتی در احکام و قوانین دارند؟! به امری که وارد شدند، نه تنها آن را درست نکردند، بلکه امور دیگر را ویران کردهاند!
- – آن گاه که نه علمشان، نه نگاهشان و نه تعریفشان از مبدأ و معاد، خدا و قیامت، وحی و نبوت، ولایت، انسانشناسی، جامعهشناسی، اخلاقشناسی … و به طور کلی خیر و شر انسان در هر مقولهای از مقولات فردی و اجتماعی، درست و کامل نیست، چگونه میتوانند احکامی درست، جامع، کامل و متعالی داشته باشند؟!
بنابراین، انسان عاقل، باید به حکم عقل و وحی، باید به دین کامل بگرود و از آن تبعیت کند و هر که غیر از این عمل نماید، به جهل و نفس خود عمل نموده و دین او (هر چه که باشد) نزد حق تعالی مقبول و مرضی نخواهد بود.
« وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ » (آلعمران، 85)
ترجمه: و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا باید دین اسلام رو بپذیریم و از دینهای دیگه مثل مسیحیت و… دوری کنیم؟ لطفا با دلیل بگین.
برگرفته از سایت شبهه: