سوره منافقون
107. این سوره، به تشریح اخلاق و شیوه های منافقان و ویژگی های روانی آنان، هم چنین بیان توطئه ها و دروغ پردازی های آنان پرداخته و مسلمانان را از آنان، به عنوان دشمنانی سرسخت، بر حذر داشته است.
این سوره در نماز جمعه خوانده می شود تا با یاد آوری نقش منافقانه دشمنان، مسلمانان همواره آگاهی خود را حفظ کنند.
سوره درباره عبدالله بن ابی (از سران منافقین) نازل شده است.
یازده آیه دارد و در سال سوم هجری نازل شده است. بعضی گفته اند که این سوره، در یکی از شب های جنگ تبوک نازل شده است.(325)
منافقین یکی از سه طایفه عمده ای بودند که امام علی (علیه السلام) در دوران خلافتش، آنان را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست. این سه دسته عبارت بودند از:
اصحاب جمل که خود حضرت، آنان را ناکثین نامید.(326) ناکثین از لحاظ روحیه، پول پرست و طمعکار و طرفدار تبعیض بودند. اصحاب صفین که حضرت، آنان را قاسطین خواند. روح قاسطین روح سیاست و تقلب و نفاق بود.
آنان می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری علی (علیه السلام) را در هم فرو ریزند.
دسته سوم، اصحاب نهروان، یعنی خوارج، که حضرت، آنان را مارقین می خواند. اینان دارای عصبیت های ناروا، تحجر و جهالت های خطرناک بودند. حضرت علی (علیه السلام) در برابر این سه دسته، دافعه ای نیرومند و حالتی آشتی ناپذیر داشت.(327)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی رویارویی امام علی (علیه السلام) با این گروه ها را خبر داده و فرموده است:
ستقاتل بعدی الناکثین و القاسطین و المارقین.
پس از من با ناکثین و قاسطین و مارقین، مقاتله، خواهی کرد.
این روایت را ابن ابی الحدید نقل می کند و می گوید:
این روایت، یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتبت است؛ زیرا اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ گونه تأویل و اجمالی در آن راه ندارد.(328)
باید افزود که حدیث مزبور، از دلایل وصایف و فضیلت حضرت وصی، امام علی (علیه السلام) نیز هست و به بیان شهید مطهری:
یکی از مظاهر جامعیت و انسان کامل بودن علی این است که در مقام اثبات و عمل، با فرقه های گوناگون و انحرافات مختلف رو به رو شده است و با همه مبارزه کرده است. گاهی او را در صحنه مبارزه با پول پرست ها و دنیا پرستان متجمل می بینیم، گاهی هم در صحنه مبارزه با سیاست پیشه های ده رو و صد رو، گاهی با مقدس نماهای جاهل و منحرف.(329)
حدیث مشهور خاصف النعل که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است و درباره پیکار حضرت علی با اهل تأویل است، برگ زرین دیگری است از فضایل بی شمار امیرمؤمنان (علیه السلام).
عن أبی سعید الخدری قال: قال النبی: ان منکم من یقاتل علی تأویل القرآن کما قاتلت علی تنزیله. فقال أبوبکر أنا هو یا رسول الله؟ قال: لا. قال عمر: أنا هویا رسول الله؟ قال: لا ولکنه خاصف النعل. فابتدرنا ننظر فاذا هو علی یخصف نعل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)(330).
از ابو سعید خدری نقل است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به راستی که از میان شما کسی است که بر حسب تأویل قرآن پیکار می کند چنان که من به حسب تنزیل آن جنگیدم. آنگاه و بی درنگ، ابوبکر گفت: ای رسول خدا آیا آن کس منم؟ فرمود: نه. عمر گفت: ای رسول خدا آیا آن کس منم؟ فرمود: نه، ولیکن او کسی است که نعل (مرا) می دوزد. شتابان در پی او شدیم نظاره می کردیم که او چه کسی است که دیدیم او علی است و مشغول پینه دوزی نعل رسول خدا است.