یک بعد دیگر از ابعاد ارزش و اهمیت نهج البلاغه ترسیم شخصیت امیرالمؤمنین علیه الصلاه و السلام است؛ چیزی که ما امروز به آن کمال احتیاج را داریم.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام این چهره ی ناشناخته، این انسان والا، این نمونه ی کامل مسلمانی که اسلام می خواهد انسانها آنچنان ساخته بشوند؛ در لابلای اوراق و سطور نهج البلاغه کاملاً شناسایی و تعریف می شود.
نهج البلاغه در حقیقت کتاب معرفی علی بن ابی طالب علیه السلام است. چگونه ممکن است کسی به افقهای اسرارآمیز و شگفت آور، و وادیهای گوناگون معرفتی – که در نهج البلاغه است – دست نیافته باشد و بتواند آنها را این گونه زیبا و جذاب ترسیم و توصیف کند.
در نهج البلاغه همه ی ابعاد یک شخصیت والای انسانی وجود دارد و یک انسان کامل در نهج البلاغه مجسم می شود و آن انسان کامل، خود امیرالمؤمنین علیه السلام است. و این نه فقط از باب شناسایی چهره ی امیرالمؤمنین علیه السلام مهم است؛ بلکه از باب شناسایی اسلام و این که اسلام چگونه انسانی را می خواهد بسازد، حایز اهمیت است.
امروز بشریت معاصر از ما سؤال می کند: این اسلامی که شما از آن دم می زنید و فکر می کنید رسالت آن جهانی است، در صدد ساختن چگونه انسانی است؟ برای پاسخ چه کسی را بهتر و زیباتر و جامعتر و والاتر از علی بن ابی طالب علیه السلام می توان نشان داد؟ چهره ی علی بن ابیطالب علیه السلام در هیچ جا مانند نهج البلاغه آشکار نمی شود. (32)
در حقیقت نهج البلاغه شخصیت خطی و رسمی امیرالمؤمنین است؛ یعنی علی علیه السلام خود نهج البلاغه ی مجسم است و این یکی دیگر از خصوصیات امیر مؤمنان است. به آنچه که می گوید عمل می کند و آنچه را که می خواهد در زندگی خود پیاده می کند.
شخصیت امیرالمؤمنین خود، کلمه به کلمه و سطر به سطر تفسیر نهج البلاغه و قرآن است؛ لذا شما وقتی نهج البلاغه را می خوانید هم تاریخ و زندگی علی علیه السلام را دانستید و هم اسلام را شناختید. (33)
لیکن مطالب این کتاب که در مجموع، درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست، به طور مجرد از زندگی مطرح نشده است. گوینده ی این کلمات رئیس مملکت، حاکم و فرمانروای بزرگی است که حکومت او بر کشور پهناور و عظیمی گسترش داشته است. این انسان بزرگ که مسؤولیت ملک داری و زمامداری را هم بر دوش داشته، با احساس این مسؤولیت عظیم چنین مطالبی را بر زبان جاری کرده است. نهج البلاغه مانند گفته های حکیمی نیست که دور از غوغای زندگی و فارغ از واقعیتها و مسایل گوناگونی که در یک جامعه ممکن است مطرح باشد، می نشیند و معارف اسلامی را بیان می کند؛ بلکه سخنان انسانی است که بار مسؤولیت اداره ی یک جامعه ی عظیم را بر دوش خود احساس می کند و دانای دین و بصیر به همه ی معارف اسلامی و قرآنی است و با دلی مالامال از معرفت و روحی بزرگ و در مقامی پرمسؤولیت، با مردم رو به رو می شود، با آنها حرف می زند و به سؤالات و استفهامات آنها پاسخ می دهد. این است زمینه و موقعیت صدور نهج البلاغه. (34)
این بزرگوار یکی از معجزات شگفت آور خدا در تاریخ بود و حادثه ی شگفت آور دیگر این بود که قدر امیرالمؤمنین را در زمان خودش ندانستند. این هم واقعاً از آن حوادث شگفت آور و تلخ است. کار را به جایی رساندند که – بر اساس آنچه که در نهج البلاغه آمده است – ایشان به طور مکرر در زمان حکومت خودشان از دست مردم به خدای متعال شکوه می کردند. دل آن بزرگوار پر از خون بود. با این همه سعه ی صدر و با این همه گذشت در راه خدا و احکام الهی، آن بزرگوار در نهایت ضیق و عسرت در دوران زندگیش قرار گرفته بود. (35)