این کتاب وقتی در کنار قرآن قرار بگیرد، یقیناً تالی قرآن است، یعنی ما دیگر کتابی نداریم که دارای این حد از اعتبار و جامعیت و قدمت باشد. لذا احیای نهج البلاغه فقط وظیفه ی ما شیعیان نیست، بلکه وظیفه ی همه ی مسلمانهاست، یعنی هر کس علی بن ابی طالب علیه السلام را قبول دارد و مسلمان است – چون در اسلام کسی نیست که این بزرگوار را قبول نداشته باشد – به عنوان احیای یک میراث بی نظیر اسلامی باید نهج البلاغه را زنده کند و این احیا نه فقط به معنای کثرت چاپ – که زیاد هم چاپ شده – بلکه به معنای کار کردن و تحقیق کردن در زمینه ی آن است.
همچنان که در زمینه ی قرآن کریم کار شده و تفسیرهای زیادی نوشته شده است، درباره ی نهج البلاغه هم باید این کارها انجام گیرد. همان طور که قرآن خوانده می شود، نهج البلاغه هم باید خوانده شود؛ چون تالی و دنباله ی قرآن است. همان طور که مسلمانها خودشان را موظف می دانند با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را برای خود نقص می شمارند؛ دانستن نهج البلاغه هم باید نقص به حساب بیاید. (40)
جای یک ترجمه ی کامل و همه جانبه از نهج البلاغه و جای یک ترجمه ی کامل و روشن و رسا از قرآن در جامعه ی ما همچنان خالی است.
برای چندمین بار از همه ی کسانی که می توانند ترجمه ی خوبی از قرآن کریم به فارسی تهیه کنند و ارایه دهند، خواهش می کنم این کار را بکنند جمهوری اسلامی بعد از پنج سال به نظرم قدری دیر کرده است؛ باید این کار زودتر انجام می گرفت و هر چه می گذرد دیرتر می شود. به نظر من اشکالی ندارد که چندین نفر شروع کنند به ترجمه ی این دو اثر مقدس و هر مقدار را که می توانند پیش ببرند؛ چون به هر حال هیچ ترجمه یی کامل نخواهد بود. یعنی این طور نباشد که اگر کسانی شنیدند فلان نویسنده ی خوب و آشنا به زبان عربی، مشغول ترجمه ی نهج البلاغه یا قرآن شده است، از کار خود دست بکشند و کاری نکنند هر کسی شوق این کار را در خود احساس می کند، شروع کند. اگر ده ترجمه ی بسیار خوب هم از قرآن کریم و نهج البلاغه ی شریف داشته باشیم، زیادی نیست، هیچ اشکالی ندارد که علایق و ذوقهای گوناگون و دیدگاههای مختلف از یک آیه یا یک جمله بتوانند خواننده را قدری به ابعاد واقعی آن جمله نزدیکتر کنند بنابراین به نظر من این کار امروز در اولویت قرار دارد. (41)
قرآن بدون حدیث، مفسر و مبین ندارد و حدیث بدون قرآن جهت ندارد، لذا اگر بخواهیم ایمان آگاهانه و عمیق در جامعه داشته باشیم، باید قرآن و حدیث جایگاهی مقتضی در جامعه داشته باشند.
آشنایی با قرآن باید در دانشگاهها معمول شود تا روح و فرهنگ قرآنی در مراکز علمی حاکمیت یابد. در زمینه ی حدیث، ما نهج البلاغه را داریم که مجموعه یی حدیثی و کامل است و بسیاری از نیازها و راه حلهای مسایل و مشکلات امروزی ما در این کتاب جمع است. (42)
انس با قرآن و نهج البلاغه چیز عجیبی است. نهج البلاغه واقعاً تالی تلو قرآن است. انسان وقتی با نهج البلاغه یا با صحیفه سجادیه انس پیدا می کند می بیند که چیزهای نابی از اسلام در اختیار دارد. (43)
برگرفته از کتاب